یک کارشناس حوزه سرمایهگذاری و کسب و کار میگوید: بنیانگذارانی که حداقل سه سال تجربه کار قبلی در همان صنعت داشتهاند، ۸۵ درصد بیشتر از بنیانگذاران بدون تجربه، شرکتی موفق را راهاندازی کردهاند. استارتاپهای جوان، معمولا فریب نوآوری و فناوری را میخورند و فکر میکنند محصول خوب داشتن مساوی با رشد کردن و خلق ثروت است. بسیاری از مدیران عامل استارتاپها، افرادی فنی و تکنیکال هستند، اما تجربهای از فضای کسبوکار ندارند.
شرکت عصر امین کارآفرین، یکی از شرکتهای بانک کارآفرین است که با هدف ایجاد شبکهای منسجم از سرمایهگذاری، نوآوری و ارزشآفرینی فعالیت میکند. حوزه فعالیت عصرامین کارآفرین، سرمایهگذاریهای هوشمندانه به منظور کمک به ایجاد و رشد کسبوکارهای فناورانهی پایدار و قابل رقابت در بازارهای داخلی و خارجی در راستای کاربرد نوآورانه فناوری است.
گستره فعالیت شرکت عصرامین کارآفرین برای خلق فرصتهای ارزشآفرین در این شرکت از سرمایهگذاری خطرپذیر در ایدههای فناورانه، کسبوکارهای نوپا و استارتآپها تا کسبوکارهای بلوغیافته و شرکتهای فناورانه حاضر در بورس اوراق بهادار را در بر میگیرد.
ارزشآفرینی از نظر عصرامین یعنی ایجاد فضا، امکانات و بستری مناسب به منظور رشد کسبوکارهای فناورانه و تعالی آنها در بازارهای رقابتی داخل و خارج.
سید وحید آزاد، مدیر سرمایهگذاری و توسعه کسبوکار شرکت عصر امین کارآفرین با خبرنگار کارآفریننیوز درباره ورود شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر به سرمایهگذاری روی استارتاپها و نقش فینتکها در خدمات بانکی به گفتوگو نشسته است که از نظر میگذرانیم.
جناب آقای آزاد از فرصتی که در اختیار کارآفریننیوز قرار دادید، سپاسگزارم. آیا بانکها در حوزه فینتک نقش موثری داشتهاند و توانستهاند این حوزه را توسعه بدهند؟
بانکها در حوزه ارائه و توسعه خدمات بانکداری سنتی به الکترونیکی کردن این خدمات بسنده کردهاند و همراه بانکها و اینترنت بانکها را توسعه دادهاند و حضور افراد را در شعبهها برای انجام خدمات بانکی و پرداختی کاهش دادند. به تازگی تعدادی از بانکها در توسعه نئوبانکها و ارائه خدمات غیرحضوریِ احراز هویت و امضای دیجیتال نیز نقش موثری داشتهاند.
برخی از این خدمات جدید با توجه به شرایط پیش آمده بعد از همهگیری ویروس کرونا، بانکها و رگولاتور را مجاب کرد در توسعه خدمات غیرحضوری نقش موثری بازی کنند. اما همه این موارد به این معنی نیست که بانکها در حال گسترش و توسعه فناوری فینتکی هستند. بانکها بیشتر از اینکه نقش توسعه نوآوری در خدمات بانکی و پرداختی را بر عهده بگیرند، نقش الکترونیکی کردن خدمات سنتی و کاغذی را برعهده گرفتند و از تکنولوژی در این راستا استفاده کردهاند.
البته نقش رگولاتور محافظهکار را در کاهش سرعت توسعه نوآوری بانکها هم نباید نادیده گرفت. بخش خصوصی و استارتاپها در توسعه نوآوری در خدمات بانکی و پرداختی ورود کرده و توانستهاند در برخی از حوزههای فینتکی نقش موثرتری بازی کنند و سرویسهای متنوعتر و با سهولت بیشتری در اختیار مشتری قرار دهند.
در راستای همین موضوع به عقیده جنابعالی، خلاء فینتکها را کجا احساس میکنید؟
اصلیترین مسأله فینتکها و استارتاپها، مسأله رگولاتوری است. جایگاه رگولاتور در اکوسسیتم فناوری، تنظیمگری و تسهیلگری برای رشد، توسعه کسبوکارها و رفع نیازهای مردم پیرامون موضوعات مربوط به هر صنعت است. اما رگولاتورها در ایران معمولا به جای تنظیمگری و تسهیلگری در یک صنعت به تصدیگری، رقابت یا ایجاد محدودیت روی میآورند. یعنی یا برای زیرمجموعههای خود انحصار ایجاد میکنند یا با مجموعههای بزرگ از طریق واسطههای خود رقابتی ناسالم ایجاد میکنند، یا برای کلیت فضای کسب و کار محدودیتهای شدیدی اعمال میکنند. هر سه این موارد به تخریب فضای کسب و کار، سرکوب نوآوری و کوچک ماندن کسبوکارها و رشد نکردن آنها منجر میشود.
از زاویهای دیگر اگر بخواهیم به سوال شما بپردازیم، فینتکها در ایران در حوزههای مختلف پیشرفتهایی داشتهاند؛ از فناوریهای بانکی و پرداختی گرفته تا فناوریهای مربوط به مدیریت مالی شخصی و بلاکچین و بیمه. اما در حوزه رگولاتوری خلاء فینتکها احساس میشود و حضور چندانی ندارند. استارتاپهای فعال در این حوزه سعی میکنند انواع تخلفات مالی و نقض قوانین را شناسایی کنند و به این شکل به رگولاتور جهت نظارت و تنظیمگری کمک کنند.
مهمترین چالش صنعت فینتک را در چه مواردی میبینید؟
بخش خدمات مالی، حساسیت و ریسک بالایی دارد که این موضوع باعث شد مقرراتی بسیار سختگیرانه از سوی نهادهای حاکمیتی به منظور نظارت و کنترل در نظر گرفته شود.
این در حالی است که فناوری باعث ایجاد تغییر با سرعت بالا میشود و در صنعتی همچون خدمات مالی، ریسک را افزایش میدهد. همچنین برای نظارت، چالشهای جدی ایجاد میکند و باعث شده نوآوریهای مالی همواره با سختگیری نهادهای نظارتی از جمله بانکهای مرکزی روبرو باشند.
در ایران کسبوکارهای حاضر در صنعت فینتک با این سختگیریها روبهرو هستند. برای رفع نگرانیهای رگولاتور در صنعت فینتک لازم است روندهای جهانی از جمله تعیین تکلیف و روشن کردن حد و مرز وظایف نهادهای رگولاتور فینتک، مشارکت دادن ذینفعان در تهیه پیشنویسهای قانونی، ایجاد محیطهای تست در قالب سندباکس برای سرعت بخشیدن به ورود مطمئن نوآوریها به محیط کسبوکار، تقویت نظامهای احراز هویت و اعتبارسنجی در سطح ملی، یکسانسازی مقررات و استانداردهای گسترش فعالیت فینتک مورد بررسی قرار گیرد.
لطفا برای مخاطبان کارآفریننیوز از سرمایهگذاری جسورانه در استارتاپها بگویید.
به سرمایهگذارانی که با وجود ریسکهای بالقوه در مسیر موفقیت و احتمال بسیار کمِ موفقیتهای بزرگ در استارتاپها، بر روی کسبوکارهای استارتاپی سرمایهگذاری می کنند، سرمایهگذار خطرپذیر یا جسور گفته میشود.
به عبارت دیگر، سرمایهگذار ریسکپذیر با مدیریت فعالانه و برنامهریزی در توسعه کسبوکار، ارزش افزودهای ایجاد میکند و این ارزش افزوده باعث افزایش قیمت سهام این شرکتها خواهد شد.
شرکتهای سرمایهگذاری، پول و تجارب مدیریتی را در اختیار شرکتهای در حال رشد قرار میدهند و آنها هم این امکانات را برای تبلیغات، پژوهش، ایجاد زیرساخت و تولید محصول استفاده میکنند.
سرمایهگذاران به طور عمومی در شرکتهایی سرمایهگذاری میکنند که به تکنولوژی جدید یا روش کار نویی دست پیدا کرده باشند. این سرمایهگذاران در ازای پولی که سرمایهگذاری میکنند، سهام آن شرکت را تصاحب کرده و از این طریق خلق ثروت میکنند. سود سرمایهگذاری خطرپذیر انجام شده هنگامی که سهام کسبوکار مبادله میشود، احصا خواهد شد.
روشهای تأمین مالی شرکتهای سرمایهگذاری در استارتاپها به چه صورت انجام میشود؟
۹۰ درصد کسبوکارهای استارتاپی در مراحل اولیه با شکست مواجه میشوند. اما همان ۱۰ درصد کسبوکارهای استارتاپی ناگهان رشد انفجاری میکنند. در مراحل اولیه شروع به کار استارتاپها، خانوادههای کارآفرینان، نزدیکان و دوستان وارد فرایند سرمایهگذاری میشوند؛ چون سرمایهگذاری روی استارتاپهای تازهکار ریسک بالایی دارد و کسی در مراحل اولیه یک استارتاپ سرمایهگذاری نمیکند.
در همین مراحل ابتدایی کسبوکار، استارتاپها میتوانند از سرمایهگذار فرشته جذب سرمایه داشته باشند. انجل یا فرشته، ایده را جذاب میبیند و در کنار سرمایهگذاری روی استارتاپ، سهامدار هم میشود. از روشهای دیگر سرمایهگذاری میتوان به سرمایهگذاری جمعی اشاره کرد. به عنوان مثال ۱۰ یا ۱۰۰ نفر بر روی ایده نوآورانه یک استارتاپ سرمایهگذاری میکنند.
به صورت خلاصه میتوان روشهای تأمین مالی در کسبوکارهای استارتاپی را به صورت تیتر وار اینطور بیان کرد: کارآفرین، دوستان و خانواده، سرمایهگذار فرشته، سرمایهگذاری خطر پذیر (vc)، انکوباتور یا شتابدهندهها، تسهیلات مالی دولتی و وامهای بانکی، شتابدهندههای شرکتی، سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی (cvc)، سرمایهگذاران یا صندوقهای خصوصی و بازار عمومی سهام.
شتابدهندهها در کدام نقطه وارد سرمایهگذاری میشوند؟
شتابدهندهها در نقطهای وارد حمایت از استارتاپها میشوند که بتوانند ایده را با هزینهای اندک به یک طرح تجاری کارآمد تبدیل کنند. در مراحل بعدی که استارتاپها توسعه پیدا کردند، شتابدهندههای شرکتی و سرمایهگذاریهای خطرپذیر شرکتی وارد این دسته از کسبوکارها میشوند.
فرایند سرمایهگذاری جسورانه در شرکت عصر امین کارآفرین چگونه انجام میشود؟
در شرکت عصر امین، درخواستها را دریافت میکنیم و بررسی و ارزیابیهای اولیه انجام میشود. مراحل جذب سرمایه در کسبوکارهای استارتاپی و خروج از این کسبوکارها در شرکت عصر امین به طور خلاصه به این شکل انجام میشود: دریافت مستندات، درخواست متقاضی، بررسی و ارزیابی اولیه کلیات کسبوکار و تطبیق با اولویتها، انعقاد قرارداد NDA یا قرارداد محرمانگی اطلاعات، دریافت مستندات و مدارک کسبوکار، ارزیابی صلاحیت کسبوکار، ارزشگذاری کسبوکار، انعقاد قرارداد سرمایهگذاری، تزریق مالی مبتنی بر KPI (شاخصهای کلیدی عملکرد)، ثبت سهام سرمایهگذار و مشارکت با سرمایهگذاری بزرگتر برای خروج.
بعد از طی مراحل بررسی و ارزیابی کسبوکار، چه نوع قراردادهایی برای سرمایهگذاری منعقد خواهد شد؟
به طور کلی سه نوع قرارداد سرمایهگذاری بر روی استارتاپها وجود دارد. در قراردادهای سهامی، یک استارتاپ سرمایهای را از شرکت سرمایهگذار میگیرد و ما به ازای آن، سهامی را به سرمایهگذار واگذار میکند.
باید به این نکته اشاره کنم که سرمایهگذار در سرمایهگذاری خود میتواند به ۲ شیوه عمل کند. مبلغ سرمایه را داخل کسبوکار و به شکل افزایش سرمایه در شرکت پرداخت کند یا مبلغ سرمایه را جهت خرید سهام از سهامداران شرکت برای خروج هر یک از سهامداران یا رقیق شدن سهم سهامداران پرداخت کند. در این روش، سرمایه داخل شرکت نیامده و مبلغ سرمایه صرف توسعه و رشد شرکت نخواهد شد و در واقع kash out اتفاق میافتد.
در مدل قرارداد سرمایهگذاری قرض قابل تبدیل به سهام، سرمایهگذار مبلغی را بهصورت وام به استارتاپ واگذار میکند. در مقابل بهجای پس گرفتن این پول به همراه سود آن، بخشی از سهام آن کسبوکار را بسته به شرایط قرارداد در قالب سهام در اختیار میگیرد. به عنوان مثال، به یک شرکت وام میدهیم و از شرکت میخواهیم ظرف ۶ ماه، وام را با یک سود معقول بازگرداند. در صورتی که استارتاپ نتواند وام را با سود توافق شده به سرمایهگذار بازگرداند، ما به ازای وام، سرمایهگذار سهام دریافت میکند.
در مدل قرارداد حق امتیاز، سرمایهگذار ما به ازای سرمایه آورده شده، سهام میگیرد. سرمایهگذار این حق را دارد از فروش محصول، سرمایه خود را با یک سود معقول برداشت کند و در قبال آن، سهام را با قیمتی از پیش تعیینشده که نرخ مورد انتظار سرمایهگذار از سود را برآورده کند، به استارتاپ بازگرداند.
شاخصهای ارزیابی استارتاپها از منظر یک شرکت سرمایهگذار جسورانه چیست؟
اگر بخواهم به طور خلاصه به مورد شاخصهای ارزیابی اشاره کنم، پنج فاکتور بسیار مهم به نظرم میرسد: نیاز کاربر و مسألهای که هدف گرفته شده است و راهکاری که تیم برای حل مسأله طراحی کرده است. دومین شاخص برای ارزیابی استارتاپها، تعداد کاربر، نرخ رشد کاربر، ارزش و حجم بازار است. سومین مورد، شاخص ارزیابی رقبای فعال در بازار همچنین مزیت رقابتی تیم نسبت به رقبا است.
چهارم، تجربیات قبلی و ویژگیهای افراد حاضر در هسته اصلی تیم برای راهاندازی و پیشبرد کسبوکار است. پنجمین شاخص اصلی برای ارزیابی کسبوکارهای استارتاپی، بررسی شاخصهای مالی مثل هزینههای منابع انسانی و بازاریابی و درآمد است.
مهمترین عامل برای اینکه یک شرکت سرمایهگذاری بتواند سرمایهگذاری موفقی در استارتاپها داشته باشد، چیست؟
شرکتها برای اینکه سرمایهگذاری موفق داشته باشند استراتژی ورود و خروج را مشخص میکنند. به این معنا که باید بدانند نیاز بازار در چه مرحلهای قرار دارد و استارتاپ چه زمانی به سود میرسد و رشد سریع در آن کی اتفاق میافتد.
برای سرمایهگذار باید مهم باشد که آیا استارتاپ در نقطهای است که سرمایهگذار از آن خروج کند و اگر خروج کند سود معقولی دریافت میکند؟ یا میتواند صبر کند که استارتاپ به سوددهی بیشتری برسد.
به عقیده جنابعالی، جنبههای کلیدی برای ارزیابی محصول کسبوکار استارتاپی چیست؟
برتری فناوری نسبت به رقبا، میزان نوآوری در محصول یا خدمت، کیفیت و تجربه کاربری، پایداری و امنیت فناوری، عواملی است که سرمایهگذار میتواند ارزیابی دقیقتری از استارتاپ و فناوریهای آن داشته باشد. هر چه فناوری و محصول یا خدمات نوآورانهتر با کیفیتتر و متناسبتر با نیازهای بازار باشد، ارزش و بازده سرمایهگذاری بیشتری خواهد داشت.
به نظر جنابعالی انتخاب تیم مناسب باید چگونه صورت گیرد؟
تیم حرفهای، متخصص، همگام، همراه و با ارتباطات داخلی و بیرونی مناسب حتما در موفقیت کسبوکار استارتاپی نقش اساسی و حیاتی بازی میکند. طبق تحقیقات اخیر که توسط دانشگاه MIT ایالات متحده انجام شده است، میانگین سنی بنیانگذار استارتاپ موفق ۴۵ سال است. محققان میگویند بنیانگذارانی که حداقل سه سال تجربه کار قبلی در همان صنعت داشتهاند، ۸۵ درصد بیشتر از بنیانگذاران بدون تجربه، شرکتی موفق را راهاندازی کردهاند.
در حال حاضر در ایران استارتاپها بیشتر دهه هفتادی هستند و انگار که خلاف جهت مسیر رودخانه شنا میکنند. کسی که در سن ۴۵ سالگی کسبوکاری را شروع میکند تخصص و تجربه لازم را دارد و گرم و سرد کسبوکارهای مختلف و متنوعی را چشیده است.
مهمتر از همه ارتباطات مناسبی در یک اکوسیستم پیدا کرده است، گروه مرجعی از دوستان و متخصصان در یک صنعت خاص دارد و شانس موفقیت بیشتری نسبت به سایرینی دارد که در سنین پایینتر کسبوکاری شروع میکنند. استارتاپهای جوان، معمولا فریب نوآوری و فناوری را میخورند و فکر میکنند محصول خوب داشتن مساوی با رشد کردن و خلق ثروت است. بسیاری از مدیران عامل استارتاپها، افرادی فنی و تکنیکال هستند و تجربهای از فضای کسبوکار ندارند.
شرکتهای سرمایهگذاری چطور میتوانند از سرمایهگذاریهایی که منجر به شکست میشود، جلوگیری کنند یا اثر شکست خوردن استارتاپها را روی شرکت خودشان کم کنند؟
به نظرم با مشارکت فعال در رشد استارتاپها شامل برقراری ارتباط نزدیک با تیم مدیریتی، شناخت و حل مشکلات موجود، ارتباط با رقبا و برقراری شبکههای ارتباطی میتوانند ریسک شکست استارتاپها را کاهش دهند.
مدیریت ریسک نیز عامل مهمی برای کاهش اثر پذیری از شکست استارتاپها بر روی شرکتهای سرمایهگذاری است. استارتاپها همواره با ریسکهایی همراه هستند. برای سرمایهگذاری موفق، لازم است به دقت ریسکهای موجود را ارزیابی کرده و به مدیریت آنها پرداخت. از طریق تنظیم ساختار سرمایهگذاری، تعیین میزان سهم داراییهای خود و بهرهبرداری از ابزارهای مدیریت ریسک، میتوان در مقابل ریسکها مقاوم شد.
ریسکهای سرمایهگذاری در استارتاپها و مخصوصا استارتاپهای حوزه فینتکی شامل چه مواردی میشود؟
ریسکها در استارتاپها میتوانند از جنبههای مختلفی نظیر فنی، بازاریابی، مالی و عملیاتی باشند. ریسکهای فنی ممکن است شامل عدم توانایی در توسعه یک محصول پایدار یا مواجهه با مشکلات زیرساختهای کشور باشد.
ریسکهای بازاریابی میتواند مربوط به عدم شناخت درست از شیوه بازاریابی یا نداشتن بودجه مناسب و متناسب برای نفوذ در بازار باشد. ریسکهای مالی و مالیاتی میتواند از این زاویه باشد که استارتاپها بودجهبندی متناسبی با عملکردشان نداشته باشند و یا درآمدها، هزینهها و سودهای حاصله برای بنیانگذاران اصلی شفاف و روشن نباشد، یا در حوزه پرداختیهای مربوط به بیمه و مالیات، زیرساختهای مناسب و متناسبی را از ابتدا راهاندازی نکرده باشند و نتوانند از ظرفیتهای قانونی این حوزه استفاده مناسبی کنند و دچار مشکلات بیمهای یا مالیاتی شوند.
استارتاپها میتوانند در اجرای فرایندهای عملیاتی دچار مشکل شوند و نتوانند زیرساختهای مناسب، یکپارچه، منظم و منسجم و سریعی در مجموعه خود فراهم کنند.
لطفا روشهای مدیریت و کاهش ریسکهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاری در استارتاپهای جوان و تازه کار را تشریح کنید.
قدم نخست، بررسی دقیق استارتاپ قبل از سرمایهگذاری است. پیش از اینکه یک شرکت سرمایه گذاری در یک استارتاپ سرمایهگذاری کند باید تحقیقات جامعی انجام دهد. از بررسی برنامه کسبوکار، تیم مدیریتی، تا محصولات و خدمات، همه چیز باید تحت نظر باشد. این کمک میکند تا شما بتوانید ریسکهای پتانسیلی را از قبل شناسایی و مدیریت کنید.
فرآیند ارزیابی صلاحیت یک روش منسجم برای تجزیه و تحلیل استارتاپها توسط شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) است. این فرآیند میتواند چند هفته تا چند ماه طول بکشد. در بررسی دقیق اطلاعات مالی، سرمایهگذاران باید به تفصیل به گزارشهای مالی استارتاپها نگاه کنند. از استارتاپها خواسته میشود همه اسناد مالی را از جمله صورتهای مالی تایید شده، بودجه سالانه، تفکیک هزینهها، حقوق و درآمدها را ارائه دهند.
در بررسی محصول، اگر استارتاپ یک محصول نرمافزاری تولید کرده است، کدهای نرمافزار باید مورد بررسی قرار گیرد. همچنین، مالکیت معنوی و اختلافات حقوقی میتواند نشانهای قرمز برای سرمایهگذاری باشد. در زمینه تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری باید بگویم، تنوع بخشی به سبد سرمایهگذاری میتواند ریسک کلی را کاهش دهد. بهعبارت دیگر، اگر یکی از استارتاپها شکست بخورد، سرمایهگذاریهای دیگر میتواند این ضرر را جبران کند.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری میتواند بازده کلی را افزایش دهد. این امر به دلیل این است که سرمایه گذار در بازارهای مختلف و با ریسکهای متفاوت سرمایهگذاری کرده است. سرمایهگذاری مرحلهای، ریسکها را به مرور زمان کاهش می دهد. به عبارت دیگر، اگر استارتاپ در مراحل اولیه عملکرد نامناسبی داشته باشد، سرمایه گذار میتواند تصمیم به کاهش یا توقف سرمایهگذاری بگیرید.
سرمایهگذاری مرحلهای به استارتاپ فرصت میدهد اشتباهات اولیه را تصحیح کند قبل از اینکه شما مبلغ زیادی را سرمایهگذاری کنید. در زمینه نظارت مستمر بر عملکرد، یکی از اصلیترین عناصری که باید مورد نظر قرار گیرد، گزارشهای مالی است. این گزارشها نه تنها وضعیت مالی استارتاپ را نشان میدهند، بلکه میتواند نشاندهنده نقاط ضعف و قوت در مدیریت مالی باشد.
تحلیل میزان رشد استارتاپ در بازارهای مختلف و بر اساس معیارهای مختلف میتواند به سرمایهگذار اطلاعات ارزشمندی بدهد. این تحلیلها میتواند شامل تحلیل مشتریان جدید، فروش و حتی توسعه جغرافیایی باشد.
در ارزیابی مداوم ریسکها، بازارها پویا هستند و ممکن است به سرعت تغییر کنند. از تغییرات قیمت تا تغییرات در تقاضا و عرضه، همه میتوانند تأثیر بزرگی بر کسبوکارهای استارتاپی داشته باشند. نوآوریها و تغییرات تکنولوژیکی میتوانند یک ریسک یا فرصت برای استارتاپ شما باشند.
در خصوص تدوین استراتژیهای خروج باید بگویم هر سرمایهگذاری نیاز به یک استراتژی خروج دارد. این استراتژی به شما نقشهای میدهد که چگونه و در چه زمانی میتوانید سرمایهگذاری خود را بازیابی کنید. مدل عرضه عمومی سهام، یکی از راههای پربازده برای خروج است اما با چالشها و مراحل پیچیدهای همراه است. در برخی موارد، فروش کسبوکار میتواند یک استراتژی خروج مناسب باشد.
از چالشهای ارزشگذاری استارتاپها برای سرمایهگذاران هم لطفا بیشتر بگویید.
شرکتهای سرمایهگذار برای ارزشگذاری واقعی استارتاپها دچار ۲ چالش کمارزشگذاری و بیش ارزشگذاری میشوند که هر کدام آسیبها و ریسکهایی برای استارتاپها و سرمایهگذاران به همراه دارد.
هدف سرمایهگذاران از کمارزشگذاری، دریافت سهام بیشتر در ازای تزریق سرمایه مورد نیاز استارتاپ است. از سوی دیگر ممکن است جذب سرمایه مورد نیازِ اولیه دیگر برای بنیانگذاران استارتاپ توجیهی نداشته باشد چرا که به دلیل کمارزشگذاری، باید سهام بیشتری در ازای جذب سرمایه با همان مبلغ به سرمایهگذار واگذار کنند. بنابراین ممکن است استارتاپ به جذب بخشی از سرمایه اولیه مورد نیاز خود رضایت دهد.
در این صورت، جذب سرمایه به میزانی کمتر از مبلغ مورد نیاز برای استارتاپ مفید نیست زیرا موجب کمبود بودجه شده و تمام شدن بودجه نیز مانع افزایش مقیاس و پیادهسازی برنامههای رشد و توسعه استارتاپ میشود. از آنجایی که ماهیت یک استارتاپ رشد و مقیاسپذیری است، سرمایهگذار خطرپذیر با تزریق سرمایهای کمتر از مقدار مورد نیاز، عملا فرصت رشد و افزایش مقیاس را از استارتاپ گرفته است. بدیهی است این امر برای هر ۲ طرف معامله زیان خواهد داشت.
کمارزشگذاری برای سرمایهگذار خطرپذیر هم میتواند خطرناک باشد چرا که در دورههای بعدی جذب سرمایه، سرمایهگذاران جدید با فهمیدن کمارزشگذاری دور قبل و با توجه به سهام کم بنیانگذاران، آینده استارتاپ را بد قلمداد خواهند کرد و از سرمایهگذاری اجتناب میکنند. طبیعیست که ریسک شکست استارتاپ در مراحل اولیه در صورت ناتوانی در افزایش سرمایه بالا میرود.
معایب بیش ارزشگذاری برای بنیانگذاران استارتاپها را میتوان سقوط یا افت ارزشگذاری استارتاپ دانست. مهمترین ریسکی که در اثر بیش ارزشگذاری پیش روی بنیانگذاران و سرمایهگذاران مراحل قبلی استارتاپ قرار خواهد گرفت، ریسک سقوط ارزش استارتاپ در مراحل بعدی است که دشواری جذب سرمایه را در مراحل بعدی به دنبال دارد.
از معایب دیگر بیشارزشگذاری علاوه بر افت ارزش سهام استارتاپ و دشواری جذب سرمایه در مراحل بعدی، میتوان به ولخرجی استارتاپها اشاره کرد. بسیاری از استارتاپهای بیشارزشگذاری شده با واگذاری درصد کمی از سهام و دریافت مبلغ بالای سرمایه دچار ولخرجی میشوند. از جمله این ولخرجیها میتوان به هزینههای گزاف و ناکارآمدی در بازاریابی، اجاره دفتر گران و بسیار لوکس، حقوق بسیار بالای پرسنل و… اشاره کرد. ولخرجیهایی که منجر به هدر رفت زمان، سرمایه و پتانسیل رشد استارتاپ شود!
به تازگی یکی از موضوعات جالب توجه، بیشارزشگذاری در استارتاپهایی با ارزشگذاری بیش از یک میلیارد دلار یا به اصطلاح یونیکورنها است. در بازه زمانی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ میلادی، تعداد یونیکورنهای آمریکا از ۴۰ استارتاپ به بیش از ۱۲۰ استارتاپ رسید و مجموع ارزش آنها تا پایان سال ۲۰۱۷ میلادی بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار برآورد شد.
طبق یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۶ میلادی، از ۶۸۱ صندوق سرمایهگذاری جسورانه، ۹۱ درصد از این صندوقها اعتقاد داشتند یونیکورنها بیشارزشگذاری شدهاند.