فین‌تک‌ها جاهای خالی نظام بانکی را پر می‌کنند

فین‌تک‌ها جاهای خالی نظام بانکی را پر می‌کنند

علی هاشمی اقدم: فین‌تک‌ها جاهای خالی نظام بانکی را پر می‌کنند / عصر امین کارآفرین

به عقیده عضو هیأت مدیره شرکت عصر امین کارآفرین، فین‌تک‌های ما وقتی به درستی در جایگاه و در چرخه زنجیره ارزش قرار می‌گیرند که ساختار به استانداردی رسیده باشد و فین‌تک‌ها جاهای خالی را پر کنند.

عصر امین کارآفرین، یکی از شرکت‌های بانک کارآفرین است که با هدف ایجاد شبکه‌ای منسجم از سرمایه‌گذاری، نوآوری و ارزش‌آفرینی فعالیت می‌کند. حوزه‌ فعالیت این شرکت، سرمایه‌گذاری‌های هوشمندانه به منظور کمک به ایجاد و رشد کسب‌وکارهای فناورانه‌ پایدار و قابل رقابت در بازارهای داخلی و خارجی در راستای کاربرد نوآرانه‌ی فناوری است.

گستره‌ فعالیت عصر امین برای خلق فرصت‌های ارزش‌آفرین در این شرکت از سرمایه‌گذاری خطرپذیر در ایده‌های فناورانه، کسب‌وکارهای نوپا و استارت‌آپ‌ها تا کسب‌وکارهای بلوغ‌یافته و شرکت‌های فناورانه‌ حاضر در بورس اوراق بهادار را در بر می‌گیرد.

ارزش‌آفرینی از نظر عصر امین یعنی ایجاد فضا، امکانات و بستری مناسب به منظور رشد کسب‌وکارهای فناورانه و تعالی آن‌ها در بازارهای رقابتی داخل و خارج.

علی هاشمی اقدم، عضو هیأت مدیره شرکت عصرامین کارآفرین در گفت‌وگو با کارآفرین‌نیوز در خصوص فین تک و خدماتی که در زندگی روزمره به مردم ارائه می دهد مباحثی را مطرح کرد.

آقای هاشمی‌اقدام از فرصتی که در اختیار کارآفرین‌نیوز قرار دادید، سپاسگزارم. لطفا برای مخاطبان بفرمایید فین‌تک چیست و چگونه عمل می‌کند؟

فین‌تک از ۲ کلمه Financial Technology به معنای استفاده از تکنولوژی‌های روز در صنعت مالی است. روزی در دنیا تب سیستم‌های فازی و الگوریتم‌های تعاملی مطرح می‌شود. الگوریتم‌های تعاملی، الگوریتم‌هایی هستند که از مدل‌های طبیعی الگوبرداری می‌کنند. به عنوان مثال، رفتار مورچه‌ها را آنالیز می‌کنند و می‌بینند مورچه‌ها چگونه یک طعم را پیدا می‌کنند و چگونه به یکدیگر خبر می‌دهند. مورچه‌ها ماده‌ای به اسم فِرِمون ترشح می‌کنند و با ترشح این ماده، یکدیگر را از وجود یک طعمه یا خطر مطلع می‌کنند. بر اساس این ماده، یک فرمول ریاضی با نام Ant Modelling شکل گرفته است که در الگوریتم‌های هوش مصنوعی به کار می‌گیرند.

یا مدل تکاملی ژنتیک را در موجودات در نظر می‌گیرند. در ژن انسان ۲ عمل‌گر وجود دارد که تحت عنوان جهش ژنی در افراد وجود دارد. به عنوان مثال، یک ژن هوشمند در بچه‌ای شکل می‌گیرد که از اجداد پدر و مادرش به او رسیده و به آن جهش ژنی می‌گویند. در الگوریتم‌های تکاملی از جهش ژنی یا مدل‌هایی از طبیعت در ریاضی و سیستم‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

از جهش‌های ژنتیک و تکاملی برای بهینه کردن، بهبود کنترل سیستم‌ها و پیدا کردن پاسخ معادلات در ریاضی استفاده می‌شود. اگر بخواهم مثالی دیگر مطرح کنم از پرنده‌ها می‌گویم. به رقص پرنده‌ها سوارم می‌گویند که در الگوریتم‌های پهپادها از این مدل استفاده می‌کنند.

بنابراین، ابتدا باید ببینیم مسأله‌مان چیست و بعد ببینیم کدام یک از الگوریتم‌ها و روش‌ها مناسب است و می‌تواند سیستم را ارتقا دهد. این روش‌ها در هوش مصنوعی استفاده زیادی دارد. در تکنیک‌ها هم از حروف الفبای انگلیسی استفاده می‌شود.

به عنوان مثال از حرف A برای Artificial Intelligence استفاده می‌کنند و هوش مصنوعی را با A در سیستم‌های مالی می‌شناسند. یا از حرف B در Blockchain به معنای استفاده از زنجیره بلوکی در سیستم‌های مالی بهره می‌برند. الان در شبکه‌های بانکی، میزان زیادی داده یا دیتا داریم که با حرف انگلیسی D شناخته می‌شود. حتی رفتارهای من و شما در شبکه‌ها به عنوان یک داده معرفی شده است چون شخصیت‌ها قابل دسته‌بندی هستند و بر اساس آن می‌توان نقشه ریخت.

دنیا فین‌تک‌ها را به چند دسته تقسیم کرده است تا راحت‌تر هم بتوان صدای‌شان کرد. مثلا فین‌تک‌هایی که نوآوری‌های روز را در حوزه بیمه آورده‌اند اسم آن را Insurtech گذاشته‌اند. یا آنهایی که در حوزه وام‌های کوتاه مدت آمده‌اند Lendtech نامگذاری شده‌اند. برخی فین‌تک ها در قالب Paytech فعالیت می‌کنند.

با توجه به اینکه فین‌تک به معنای فناوری مالی است؛ چقدر در بانک‌ها و زیرمجموعه آنها که شرکت‌های پرداختی هستند از فین‌تک استفاده می‌شود؟

بانک‌ها ساختارهای محافظه‌کاری دارند؛ یعنی وقتی به شما وام می‌دهند ابتدا مدارک مورد نیاز را از متقاضی دریافت می‌کنند و می‌پرسند دیگر چه مدرکی داری؟ بانک‌ها هر میزان وثیقه که به آنها بدهیم می‌پذیرند و استقبال می‌کنند. در ساختار یک شبکه بانکی وظیفه‌گرا که موظف به وام‌دهی است، ساختارهای تحقیق و توسعه چندان بقا ندارند یا اینکه بانک‌ها هزینه‌های خود را صرف توسعه شعب و توسعه شبکه پرداخت کرده‌اند.

به نظر می‌رسد این رفتار در کل دنیا وجود دارد چون باید از خودشان سود نشان دهند و باید پاسخگوی سپرده‌گذاران باشند. یک سری از نیروهای جوان با هزینه بسیار پایینی از تکنولوژی‌های روز در راستای حل مسائل بانک‌های لَخت استفاده کنند. شاید من بتوانم بگویم ۱۰ سال پیش یک مجموعه از بانک‌ها با فین‌تک‌ها تعارض داشتند و فکر می‌کردند فین‌تک‌ها برای نابودی بانک‌ها آمده‌اند. البته این موضوع به دیدگاه بانک‌ها ربط دارد. اگر یک بانک خیلی سنتی باشد و نخواهد فین‌تک را توسعه دهد و نگاهش به این باشد که فین‌تک‌ها برای حذف بانک آمده‌اند، این بانک در یک اقتصادِ باز محکوم به فنا است. در دنیا اگر ترازنامه بانکی ناتراز باشد، ورشکست می‌شود. یک سری بانک‌ها از ۱۰ سال قبل اندیشکده‌هایی راه‌اندازی کردند که بتوانند فین‌تک‌ها را به عنوان ادامه زنجیره ارزش خودشان تعریف کنند و نشان دهند قابلیت و توانمندی انجام کاری دارند.

یک مجموعه جوان بانکی می‌تواند این کار را انجام بدهد و این موضوع را ادامه زنجیره ارزش خودش قرار بدهد و قسمتی از محصولاتش را که نمی‌تواند ارائه کند برای توسعه در اختیار فین‌تک‌ها قرار دهد و در اپلیکیشن‌ها و نئوبانک‌های خودش توسعه دهد.

فین‌تک‌ها یک مسأله دارند و این است که در ساختارهای رسمی نمی‌گنجند و جوانانی هستند که ساعت رسمی ورود و خروج ندارند و در چارچوب ساعت اداری قرار نمی‌گیرند. اصلا چسباندن آنها به ساختارهای بانکی اشتباه است. به عنوان مثال ۲ طبقه از یک ساختمان را به فین‌تک‌ها اختصاص می‌دهند که یا آنها را نابود می‌کند یا بانک را دچار تضاد می‌کند. اما برخی بانک‌ها برای فین‌تک‌ها ساختمان‌های مجزا می‌گیرند و حتی اثری از نام بانک روی این ساختمان‌ها دیده نمی‌شود.

میزان حقوق این افراد با حقوق سایر کارمندان متفاوت است. به این دلیل که افراد نابغه و خاصی هستند باید جبران خدمت گران‌تری برای آنها انجام شود. اگر بخواهیم آنها را در ساختار بانک قرار بدهیم، همکاری نمی‌کنند. سطح مدیریتی بانک به یک سیستم هوشمند نیاز دارد تا فین‌تک‌ها را در ساختار خود به کار گیرد اما در ساختار خود هضم نکند و آنها را با یک فاصله از خود نگه دارد.

علی هاشمی اقدم: فین‌تک‌ها جاهای خالی نظام بانکی را پر می‌کنند / عصر امین کارآفرین

در نمایشگاهی، سوالی از مدیر تحقیق و توسعه زیمنس پرسیدم که اگر بخواهد به من نصیحتی کند برای روزی که می‌خواهم یک شرکت استارتاپی در کنار خودم قرار بدهم، چه توصیه‌ای می‌کند؟ او تنها به فاصله بهینه مادری اشاره کرد. نه آنها را در آغوش بگیریم نه اینکه فکر کنید او مادر خود را از دست داده است. نامت روی شرکت باشد اما نزدیکت نباشد. از منافع، عنوان، حمایت‌ها و ساختارها استفاده کند اما بین چرخ دهنده‌های سنگین بانک گرفتار نشود.

این ساختاری است که یک شرکت موفق اروپایی به من توصیه می‌کند. نیروهای انسانی متخصص، اهل ماندن در جایی نیستند بلکه به مدت چند ماه جایی می‌مانند و وقتی پروژه را به انجام رساندند از مجموعه جدا می‌شوند.

اگر بخواهم بانک یا ساختار اقتصادمان را به بدن انسان تشبیه کنم این‌طور مثال می‌زنم. افرادی از ۲۰ سالگی شروع به ورزش می‌کنند اما عده‌ای در ۴۰ سالگی دچار گردن‌درد و دست‌درد می‌شوند. دکتر برای آنها فیزیوتراپی و ورزش را تجویز می‌کند. با فیزیوتراپی درد درمان می‌شود اما بعد از مدتی درد بر می‌گردد. البته باید از ۲۰ سالگی ورزش را شروع می‌کردیم چون بدن به نگهداری نیاز دارد. داستان از این قرار است که بانک‌ها هم مثل بدن انسان هستند. اگر قرار است بانک‌های ما فقط وام بدهند و سپرده جذب کنند مثل بدن انسان است که جلو می‌رود اما دیگر چیزی برای ارائه ندارد. چون همین خدمات را موسسات مالی هم ارائه می‌دهند. بنابراین بانک‌ها کم کم حذف می‌شوند چون کار عجیب غریبی که انجام نمی‌دهند. بسیاری از بانک‌ها با تکنولوژی روز حرکت نکردند.

اگر بانک بتواند نیازهای مشتری را با خدماتش گره بزند، بقای خود را تضمین کرده است. باید این سوال را پرسید آیا بانک توانست نیازهای مشتریان را به خدمات خود گره بزند؟ به عنوان مثال، وقتی به مدرسه فرزندتان، سفرتان، خرید خانه و این موارد فکر می‌کنید بانک‌تان باید کنارتان باشد؛ یعنی رییس شعبه بانک مشاوره شما باشد.

اگر فین‌تک‌ها با توجه به استانداردهای جهانی وارد ایران شوند شاهد چه تغییراتی در صنعت بانکداری و پرداخت خواهیم بود؟

ابتدا باید استاندارد را تعریف کنیم. آیا فین‌تک استاندارد دارد یا نه؟ طبق چیزی که گفتیم، فین‌تکِ مطابق با استاندارد جهانی نداریم و واژه استاندارد در فین‌تک غلط است. فین‌تک یک سری تکنیک و روش‌های نوین است. استاندارد در ایران با دنیا مقداری فرق دارد.

استاندارد در دنیا یعنی کف خواسته‌ها اما در ایران به معنای سقف خواسته‌ها است. چیزی به اسم استاندارد فین‌تک نداریم چون فین‌تک به معنای استفاده از فناوری‌ها در صنعت بانکی است. متاسفانه بدون تعارف از صنعتی مالی و پرداخت دنیا خیلی عقب هستیم چون شبکه ما با شبکه جهانی ارتباطی ندارد و صنعت مالی ایران از استانداردهای جهانی خیلی فاصله دارد.

فین‌تک‌هایی در ایران آمدند تا این عدم انطباق و استاندارد را پر کنند. شبکه پرداخت ما از شبکه پرداخت جهانی قطع است. اگر شبکه بانک و پرداخت را استاندارد کنیم با کمال تاسف برخی فین‌تک‌ها که تا امروز این کار را انجام می‌دادند از کار می‌افتند و دیگر شأنی ندارند. چون فین‌تک‌ها داشتند این خلاءها را پر می‌کردند. به جای آن، یک سری فین‌تک‌ها کاربرد دارند، مثل فین‌تک‌هایی که در حوزه هوش مصنوعی کار می‌کنند.

در بسیاری از موارد شاهد هستیم یک کسب و کار شکل می‌گیرد به مرحله اجرا می‌رسد، آزمون و خطا می‌کند و بعد رگولاتور روی آن، قوانین وضع می‌کند. به نظر شما این شکل صحیحی از قانونگذاری است یا ابتدا باید قوانین استخراج شود و بعد کسب و کار شکل بگیرد؟

در دنیا ۲ جور قانون داریم. در عرف می‌گویند اتفاقات دوفاکتو صورت می‌گیرد یا دوژور است.(دوژور، شناسایی بی‌قید و شرط یک دولت یا کشور جدید به عنوان دولتی مستقل است که توانایی اعمال حاکمیت بر قلمرو و اجرای تعهدات بین‌المللی خود را دارد. شناسایی دوفاکتو موقت است، اما شناسایی دوژور شامل روابط کامل دیپلماتیک و مصونیت نمایندگان سیاسی کشور شناسایی شونده هم می‌شود.) یعنی یا بر اساس واقعیتی که وجود دارد آن را موضوعه و استفاده می‌کنیم یا یک چیزی را ابتدا قانون‌گذاری و بعد بر اساس آن عمل می‌کنیم. برای مورد نخست، به چند مثال اشاره می‌کنم.

سردمداری وجود دارد که چیزی را تولید می‌کند بعد همه می‌بینند چیز خوبی تولید کرده است و آن را به عنوان پایه قرار می‌دهند. در مثالی دیگر به پاکت‌های پودرهای لباسشویی اشاره می‌کنم. چرا پاکت‌های پودرهای ماشین لباسشویی یک شکل باز می‌شوند؟ چون یک نفر چیزی را تولید کرده است که موفق از کار درآمده و سایر شرکت‌ها از نمونه اولیه الگوبرداری کردند.

اگر چیز غلطی هم در این میان جا افتاده باشد اما همه از آن استفاده می‌کنند، به این دلیل است که طول می‌کشد تا معایب آن مشخص و جایگزین بهتری برایش پیدا شود. یک استاندارد و مجموعه‌ای مثل خودروسازان فورد و رنو جمع می‌شوند و می‌گویند در خودرو چه استانداردهایی باید رعایت شود. در غیراین‌صورت، باعث آلایندگی می‌شود و این آلایندگی در طول ۱۰ سال گذشته سرب تولید کرده و این سرب باعث کم هوشی کودکان می‌شود.

بنابراین، سرب باید استاندارد داشته باشد. پس موتورها هم باید طوری ساخته شود که متناسب با نوع سوخت باشند. در شبکه پرداخت، کارمزدی وجود دارد که باید توزیع شود و دست اندرکاران پرداخت بابت آن درصدی که توزیع می‌شود، کار می‌کنند تا آن پول نصیب‌شان شود. تا قبل از اینکه شبکه پرداخت و کارت بانکی فعال شود، باید پول‌تان را با خودتان به بانک می‌بردید و سختی دزدیده شدن پول را تحمل می‌کردید. تا جایی که الان برای پرداخت قبض پارکینگ هم فقط کارت قبول می‌کنند.

کارمزد در ایران درست تعریف نشده است و هر تراکنش، درآمد حاصل می‌کند. ساختار کارمزد شبکه بانکی باید اصلاح شود چون ساختار کارمزد غلط است. برخی شرکت‌ها در این میان شکل گرفته‌اند که از این کارمزد استفاده می‌کنند. اگر این ساختار درست شود، آنها محو می‌شوند.

برای اصلاح این چرخه ناقص باید هر چه سریع‌تر، بی قوارگی خودمان را در صنعت بانک و پرداخت بر اساس استانداردهای موجود در صنعت بانک و پرداخت دنیا درست کنیم. هر چه بیشتر در این مسیر برویم بیشتر مبتلا می‌شویم و هر چه زودتر مسیر را اصلاح کنیم زودتر درست می‌شود. فین‌تک‌های واقعی و کسانی که سرویس‌های واقعی ارائه می‌دهند در این میان ظاهر می‌شوند.

حالا باید پاسخ سوال شما را بدهم. رگولاتور در ایران محتاط شده و تقریبا ترجیح می‌دهد چیزی نگوید چون به قدری سازمان‌ها و مراجع اظهارنظر کننده زیاد هستند که هر روز یک مدل متفاوت با موضوعات برخورد می‌کنند که رگولاتور ما ترجیح داده سکوت کند.

به عنوان مثال، در چندین سال رگولاتور درباره رمز ارزها سکوت کرده بود. باید ببینیم اجرای سوییچی که امروز تحت عنوان شاپرک توسط بانک مرکزی مدیریت می‌شود، وظیفه بانک مرکزی و شرکت‌های زیرمجموعه است یا نه. یا اینکه باید در اختیار یک دستیار بانکی باشد.

بانک مرکزی درباره شاپرک به درستی عمل کرد و الان بانک‌های کشور سهامدار شاپرک هستند. حال باید دید ساختار چگونه باشد. فین‌تک‌های ما وقتی به درستی در جایگاه و در چرخه زنجیره ارزش قرار می‌گیرند که ساختار به استانداردی رسیده باشد و فین‌تک‌ها جاهای خالی را پر کنند.

رگولاتور نباید وارد اجرا شود بلکه باید خطوط اساسی خود را در کلان تعیین کند اما نباید وارد جزییات شود. حاکمیت باید زیرساخت تأمین کند و بخش خصوصی روی آن زیرساخت خدمت و توسعه ارائه بدهد. حاکمیت از این توسعه باید مالیات بگیرد. به عنوان مثال، راهداری در کشور باید راه بسازد و شما در این مسیر کالا را حرکت بدهید و از این حرکت باید مالیات گرفته شود. در کشور ۳۰ درصد محصولات کشاورزی از بین می‌رود که ۱۵ برابر اضافه برداشت ما از سفره‌های زیرمینی، آب مصرف می‌کند. اضافه محصولی که از بین می‌رود ۱۵ برابر اضافه برداشت سفره‌های زیرزمینی آب است.

قسمت اعظمی از هدر رفت میوه‌ها به خاطر سیستم نقل و انتقال میوه‌ها است. برخی جانمایی‌ها در کشور اشتباه و بدون مطالعه صورت گرفته است. به عنوان مثال، فولادها در دنیا کنار آب شور فعالیت می‌کنند چون آب زیاد مصرف می‌کنند و ساختارهای سردکننده آنها بر مبنای آب شور طراحی شده است. اما در ایران یکی از فولادسازی‌های بزرگ کشور در استان اصفهان است که از آب شیرین برای فولادسازی استفاده می‌کند. همچنین صنایع مس ما مثل فولاد آلیاژی یزد در جایی مستقرند که مشکل آب دارند.

آیا نئوبانک‌ها در ایران که به صورت مجازی فعالیت می‌کنند جزو دسته فین‌تک‌ها قرار می‌گیرند یا به عنوان یک بانک دیجیتال باید آنها را در نظر بگیریم؟ اساسا تفاوت این ۲ در چیست؟

بانک دیجیتال یعنی همین بانک‌هایی که محصولات خود را به صورت دیجیتال به مردم ارائه می‌دهند. بسیاری از بانک‌ها اینترنت بانک را به اسم نئوبانک به مردم ارائه می‌دهند، در حالی که بانک‌ها فقط مراجعه حضوری را به خدمات اینترنتی تغییر داده‌اند.

نئوبانک قرار بوده نئوبانک باشد یعنی در آن چیزهایی ببینید که در شبکه بانکی نمی‌بینید. به عنوان مثال، من متقاضی وام هستم و باید در نقطه‌ای که محصولم را تهیه می‌کنم بانک ظاهر شود. یعنی بروم آژانس هواپیمایی بگویم من می‌خواهم بروم سفر اما پول ندارم؛ آژانس می‌گوید مشکلی وجود ندارد، ما با بانک طرف حساب شما قرارداد داریم و هزینه سفرتان را به عنوان تسهیلات به آژانس می‌دهد.

بانکی که در نقطه ارائه سرویس بانک ظاهر می‌شود به عنوان نئوبانک شناخته می‌شود. اما به خدمات اینترنتی بانک، بانک دیجیتال می‌گویند. تعریف نئوبانک این است که مشتری بر اساس رفتارش تا سقف مشخصی نزد بانک اعتبار داشته باشد. بنابراین نئوبانک، مشتری را از رفتارهای بوروکراسی و گواهی کسر از حقوق نجات می‌دهد.

آیا نئوبانک در ایران اجرا می‌شود؟

بله. یک یا دو بانک، نئوبانک را پیاده کردند. یک سری فین‌تک داریم که خودشان قراردادهایی با مجموعه‌هایی منقعد کرده‌اند. در مثالی دیگر از نئوبانک به یک خرید اینترنتی اشاره می‌کنم. در یک فروشگاه دیجیتال می‌خواهید لپ تاپ بخرید، فروشنده می‌گوید اگر فلان چیز را به من بدهی، خودم تا سقف مشخصی خدماتی تحت عنوان الان بخر بعد پرداخت کن Buy Now, Pay Later (BNPL)ارائه می‌دهم. این مدل تجارت‌ها پرسود هستند و بانک‌های ما در حوزه وام‌های کوتاه‌مدت و خُرد وارد نشدند اما فین‌تک‌ها در این فضا به خوبی وارد شده‌اند.

فرق فین‌تک با استارتاپ چیست؟

فین‌تک‌ها می‌توانند کوچک یا بزرگ باشند. فین‌تک‌هایی که تازه شکل گرفته‌اند، می‌توانند تیم‌های کوچک باشند که ساختار استارتاپی تشکیل داده‌اند و به آنها استارتاپ‌های فین‌تکی گفته می‌شود. به عنوان مثال، من می‌توانم استارتاپ چهار تا پنج نفره برای تخلف در حوزه بیمه راه‌اندازی کنم. اما این شرکت می‌تواند بزرگتر شده و تبدیل به یک شرکت فین‌تکی شود.

عصر امین کارآفرین از استارتاپ‌های فین‌تکی حمایت و روی آنها سرمایه‌گذاری می‌کند. گاهی اوقات استارتاپی پیدا می‌کنیم که مناسب زنجیره بانک باشد و یک بخشی از بانک را تکمیل می‌کند.

این درخواست‌ها در عصر امین بررسی می‌شود و همه جنبه‌های آن را می‌سنجد. اگر همه فاکتورهایی که از نظر ما مهم هست، برآورده شود وارد چرخه مذاکره و سرمایه‌گذاری می‌شویم.